آفت تکلف و انجام امور، با مشقت و سختی از جمله آفات بزرگی است که در زندگی بسیاری از ما دیده میشود و کاری را که به راحتی و آسانی میتوان انجام داد را با مشقت و سختی همراه میکنیم0 تکلف باعث از دست رفتن فرصتها و ایجاد دلسردی و افسردگی میشود، امکان موفقیت را کاهش میدهد، سرمایهها را نابود میکند و زندگی را به کام آدم تلخ میسازد. از جمله اموری که در جامعه ما در میان بسیاری از خانوادهها به این آفت خطرناک(تکلف) مبتلا شده است مسئله مهم و سرنوشتساز ازدواج است. به بهانه انجام آداب و رسوم، آبروداری، حفظ حیثیت و ارزش نهادن بر دختر و پسر و...این شیرینترین حادثه زندگی جوانان را به کابوسی وحشتناک تبدیل کردهایم نتایج تلخ این نگاه بیمار تعداد زیادی از جوانان را از تشکیل زندگی نا امید کرده است و تعداد فراوان دیگری را با مشکلات فراوان در آغاز راه روبرو کرده است. خانوادههای زیادی با نزدیک شدن به زمان ازدواج فرزندانشان به جای جشن و شادی عزا میگیرند. آسیبهای فرهنگی، تربیتی و اخلاقی ناشی از تجردِ طولانی مدت و تاخیر در ازدواج غیر قابل محاسبه است. نتایج شوم یک شروع پر مشقت و پر دردسر، چه بسیار کام جوانان را در آغاز زندگی تلخ میکند. در این آفت بزرگِ اجتماعی همه مقصریم و البته از همه بیشتر خانوادههای متکلف باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند و در رفع این معضل خانمانسوز همه باید به میدان بیایند و این سنت الهی و آسمانی را از قید و بند زنجیرهای جاهلی نجات بخشند و میدان زندگی را برای خوشبختی جوانان هموار سازند. ردپای این سختگیریهای جاهلانه و رسوم نابخردانه را در جای جای این ناموس فطری و سنت اسلامی میتوان دید: در مرحله انتخاب همسر، در تعیین مهریه، در جهزیه، در خرید عقد و... آنقدر تشریفات و تجملات و شرایط بافتهایم که پشت صحنه آن چشمهای اشکبار و دلهای غمدیده فراوان را با کاروان زندگی بچهها همراه میکند و تا مدتها آثار منفی آن مثل پرنده شومی بر بام زندگی عزیزانمان چرخ میزند. ببینید! بین آنچه خداوند میخواهد و پیامبر اکرم(ص) را راضی میکند و آنچه ما انجام میدهیم چقدر فاصله است؟ سوگمندانه باید اعتراف کنیم که هرچه شرع انور بر انجام صمیمانه و آسان ازدواج تاکید کرده است ما در مقابل بر سخت کردن و انجام تکلفآمیز آن همت ورزیدهایم. به راستی پایان این رقابت و چشم و هم چشمیهای جاهلانه و شیطانی تا کجاست؟
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب چه زیبا ما را از تکلف بر حذر میدارند:
" من به همه مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها ازدواج را مشکل میکنند. مهریههای گران و جهزیهای سنگین ازدواج را مشکل میکند... خانواده پسرها توقع جهزیه سنگین بکنند؟ خانواده دخترها برای چشم و هم چشمی دیگران جهزیه را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگینتر بکنند؟ چرا؟ اثر این را میدانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرات نمیکند به ازدواج نزدیک شود "(خطبه عقد مورخ 2/9/1373).
" مگر کسانی که با تجمل عروس و داماد میشوند از کسانی که ساده عروس و داماد میشوند خوشبختترند؟ چه کسی میتواند چنین چیزی را ادعا کند؟ این کارها جز اینکه یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید اگر نتوانستند آن جور آنها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسبِ ضعیف همینطور غیر متاهل بماند ." (خطبه عقد مورخ 23/9/1373).
" من گمان میکنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، با مهریهها و جهزیههای سنگین کار را بر دیگران مشکل میکنند حسابشان پیش خدا خیلی سخت است. نمیشود بگویند که آقا ما پول داریم، میخواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرفهای غلط روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی "دارد" کاری بکند که دیگران نتوانندهیچ اقدامی بکنند، این درست است؟ جوانها جرات نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمیتوانند، افرادی که دلشان نمیخواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیتشان هست، نتوانند ازدواج کنند."(خطبه عقد 26/5/1374).
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 02,نوامبر,2024